کد مطلب:28109 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:130

تحریکات طلحه












1191. تاریخ المدینة - به نقل از عوف -:طلحة بن عبید اللَّه، تندترین صحابی بر ضدّ عثمان بود.[1].

1192. العقد الفرید - به نقل از ابن سیرین -:از اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله كسی تندتر از طلحه بر ضدّ عثمان نبود.[2].

1193. شرح نهج البلاغة - به نقل از عبید بن حارثه -:شنیدم كه عثمانْ خطبه می خوانْد و مردم، پیرامون او را گرفته بودند. او گفت: ای دشمنان خدا! بنشینید. طلحه بر او بانگ زد: آنان دشمنان خدا نیستند؛ بلكه بندگان اویند و كتابش را خوانده اند.[3].

1194. شرح نهج البلاغة - به نقل از محمّد بن سلیمان -:طلحه شك نداشت كه اِمارت، پس از عثمان به او می رسد، به دلیل هایی از جمله: سابقه اش [ در اسلام]، پسر عمو بودنش با ابو بكر (كه ابو بكر در میان مردم آن روزگار، منزلتی بزرگ تر از اكنون داشت ) و نیز گشاده دستی و سخاوتش.

[ نیز] او در زمان ابو بكر، با عمر، كشمكش داشت و دوست داشت كه ابو بكر، خلافت را پس از خود به او وا گذارَد. او پیوسته چیزهایی درباره عثمان می بافت و در همه جا می پراكند و دل ها را با او دشمن و مردم را از او دلْ چركین می ساخت و اهالی مدینه و صحرانشین و شهرنشین را بر او می شوراند و زبیر، او را یاری می كرد.

زبیر نیز امید به خلافت خود داشت و امید آن دو كم تر از امید علی علیه السلام نبود و بلكه بیشتر هم بود؛ زیرا دو خلیفه اوّل، علی علیه السلام را از جایگاه حقیقی اش كنار زده و او را پایین آورده و حرمتش را در میان مردم، شكسته بودند و [ او دیگر] از یادها رفته بود و بیشتر كسانی كه ویژگی ها و فضیلت های او را در دوران پیامبرصلی الله علیه وآله می دانستند، از دنیا رفته بودند و مردمی پدید آمده بودند كه او را نمی شناختند و او را جز مردی از توده مسلمانان نمی دانستند و از آنچه او را بالا می بُرد، چیزی باقی نمانده بود، جز آن كه پسر عموی پیامبر خداست و همسر دختر او و پدر دو نوه او و جز این، همه چیز از یادها رفته بود و قریش بر دشمنی با او و رو گرداندن مردم از او چنان اتّفاق كرده بودند كه با هیچ كس این گونه نبودند.

[ از سوی دیگر، قریش] به اندازه علی علیه السلام طلحه و زبیر را دوست داشتند؛ چون موجبات بغض آنان در این دو نبود و این دو در اواخر روزگار عثمان، با قریش الفت داشتند و به آنان وعده عطا و بخشش می دادند و این دو، اگر چه خلیفه نبودند، امّا نزد خود و مردم، شایستگی خلافت را داشتند؛ چرا كه عُمَر به [ شایستگی] این دو تصریح كرده و آنان را برای خلافتْ پسندیده بود.[4].









    1. تاریخ المدینة:1169/4. نیز، ر. ك:الجمل:306.
    2. العقد الفرید:303/3، أنساب الأشراف:201/6، شرح نهج البلاغة:9/3.
    3. شرح نهج البلاغة:17/9.
    4. شرح نهج البلاغة:28/9.